Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری مهر، نشست بررسی عوامل رانشی و کششی مهاجرت نخبگان در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد. در این جلسه محمدهادی منصوری، عضو تیم المپیاد سال ۱۳۸۰ و هیأت مدیره فولاد خراسان و احسان شریف پاقلعه، استادیار گروه ایمونولوژی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران به ایراد سخنرانی پرداختند.

احسان شریف عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت: ۲۳ سال در انگلستان زندگی کردم و نزدیک به ۷-۸ سال است که در ایران زندگی می‌کنم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

۴ ساله بودم که به دلیل مهاجرت پدرم و همراه با خانواده به آنجا رفتیم. ۱۶ سالگی برای تحصیل در رشته ژنتیک و مقطع لیسانس وارد دانشگاه منچستر شدم. یک سال فوق لیسانس پزشکی مولکولی در دانشگاه شفیلد خواندم و ۴ سال دکتری را نیز در لندن پشت سر گذاشتم. فوق دکتری بنده با موضوع تصویربرداری سیستم دفاعی بدن است. در آنجا موقعیت هیئت علمی داشتم اما در ۲۶ سالگی به ایران برگشتم.

وی افزود: آن زمان طرح «کانکت» ایجاد نشده بود و برای هیأت علمی شدن مراحل بسیار سخت و متعددی را پشت سر گذاشتم. اکنون که مسیر طراحی شده در این طرح را می‌بینم می‌گویم که بسیار خوب است و روند کار را به خوبی تسریع کرده است.

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه تهران در بخش دیگری از صحبت‌های خود گفت: خاطرم هست قبل از بازگشت به ایران کار پژوهشی انجام می‌دادم که چرا درخواست برای اپلای صورت می‌گیرد؟ با خود فکر می‌کردم شاید به این دلیل است که سبک زندگی غربی را دوست دارند و امپراطوری رسانه‌ای غرب هم همین موضوع را از ایران منعکس می‌کند، اما وقتی به ایران آمدم دیدم این بازنمایی غلط است. درست است که رسانه و هالیوود خیلی تأثیر گذاشته و سبک زندگی‌ها را تغییر داده است اما کسانی که اپلای می‌کنند با هدف دیگری به خارج از ایران می‌روند.

وی ادامه داد: اکنون فکر می‌کنم که بچه‌های ما دنبال قله‌های علمی هستند و دلیل مهاجرت‌شان همین است. از سویی دیگر، رسانه خارجی به درست یا غلط، می‌گوید قله علمی آنجاست و بچه‌ها هم براساس جوزدگی تصمیم می‌گیرند. بگذارید مثالی بزنم؛ دانش‌آموزان ما در دوران مدرسه تلاش زیادی می‌کنند تا به بهترین دانشگاه‌های کشور برسند، اما زمانی که وارد دانشگاه می‌شوند بنابر دلایل متعدد انگیزه‌شان کم و کمتر می‌شود. مثلاً می‌بینید که هم‌کلاسی‌اش شب امتحان درس خواند و نمره گرفت و من در طول ترم درس خواندم و هیچ کس تمایزی بین ما دو نفر قائل نشد. اینجاست که آن انگیزه از بین می‌رود و دانشجوی ما به دنبال صدایی می‌رود که از سمت خارجی می‌آید.

این استاد دانشگاه با ذکر یک مثال صحبت‌های خود را ادامه داد و گفت: در دوران پسا دکتری روی دستگاه‌های تصویربرداری کار می‌کردم که واقعاً پیشرفته بود، چند وقت بعد به ایران آمدم و در دفتر یکی از اساتید با کاتالوگی روبه‌رو شدم که همین دستگاه را نشان می‌داد و دیدم که روی آن نوشته شده بود: «ساخت ایران». این دستگاه بسیار های‌تک است و توسط جمعی از اساتید دانشگاه علوم پزشکی تهران ساخته شده است. اکنون ایران پنجمین کشوری است که این تکنولوژی را در اختیار دارد.

منصوری دیگر سخنران این جلسه بود. وی گفت: قبل از اینکه بخواهیم دنبال عوامل بیرونی و جاذبه‌ها بگردیم باید به دنبال پاسخ این سوال برویم که چه عوامل داخلی باعث تصمیم به مهاجرت می‌شود؟ بدون شک برای هیچ کس، ترک وطن ساده نیست و هر کسی در هر موقعیتی تا زمانی که به استیصال نرسد حاضر نیست وطنش را ترک کند.

وی افزود: بنده سال ۱۳۸۰ در جمع ۹۰ نفر المپیاد کشوری حاضر بودم. در این جمع با هم قرار گذاشتیم که ۱۰ سال آینده یعنی سال ۱۳۹۰ دور هم جمع بشویم و ببینیم که هر کس به کجا رسیده است؟ من در بخش دولتی جذب و مشاور آقای مهندس علی‌آبادی در شهرداری شدم و بعداً همراه با ایشان به دولت رفتم. در نهایت در سال ۱۳۹۰ مدیرعامل سازمان شهرداری‌های استان فارس شدم. یک روز دیدم که فردی به پدرم زنگ زده و گفته بود که ما هم‌تیمی‌های تیم المپیادی‌اش هستیم و به من اطلاع دادند که ۱۴ مرداد ماه در فلان رستوران قرار گذاشته‌ایم.

وی ادامه داد: روزی که به رستوران رفتم، دیدم که از آن جمع، ۶۷ نفر مهاجرت کرده و برنگشته بودند. مابقی در ایران مانده بودند. ۵ نفر شاغل بودند و مابقی شغل ثابت هم نداشتند. آنجا بود که واقعاً غصه خوردم. به جرأت می‌گویم که سیستم حکمرانی نخبه‌پرور نیست، حتی نخبه‌نگه‌دار هم نیست. من سال ۱۳۹۱ از دولت بیرون آمدم. شاید بهتر باشد بگویم که فرار کردم. آن قدر فشار روی من بود که تصمیم گرفتم خودم را خلاص کنم.

عضو تیم المپیاد سال ۱۳۸۰ در بخش دیگری از صحبت‌های خود با نقل یک خاطره گفت: خاطرم هست آن روز ابتدایی در المپیاد که قرار بود هم اتاقی‌هایمان مشخص شود، قرعه کشی شد و من با آقای دکتر علی نیک آزمون از کاشان هم‌اتاقی شدم. در ساعاتی که با ایشان آشنا می‌شدم متوجه شدم که او با خود مقرر کرده است برای رسیدن به المپیاد جهانی، روزی ۴ ساعت بیشتر نخوابم. او در رتبه‌بندی هفته اول تنها A+ گروه بود و تبدیل به انگیزه‌ای برای من شد تا به جای حذف در ماه اول، تا آخرین هفته بمانم و بجنگم.

وی افزود: بعد از برگشت از المپیاد جهانی، دعوتنامه‌ای برای او از دانشگاه MIT آمد. با من مشورت کرد که چه کار کنم؟ به او گفتم: «امروز را به فردا نینداز» پاسخ داد: «اگر در کنار تحصیل، کمک خرجی به من بدهند، اینجا را ترک نمی‌کنم. به دلیل علقه به خانواده‌ام حاضرم کار نیمه وقت بکنم، اما در ایران درس بخوانم.» جز یک سهمیه در دانشگاه هیچ امکان دیگری در اختیارش نگذاشتند، در حالی که همه چیز برای رفتن او به آن دانشگاه آمریکایی فراهم بود.
منصوری خاطرنشان کرد: چند روز پیش بود که عکسی در فضای مجازی دست به دست می‌شد و نفرات برتر کنکور در سال ۱۳۸۰ را نشان می‌داد که اکنون در کجا هستند. هر ۳ نفر خارج از ایران‌اند. طبیعی است که اگر نتوانیم نخبه خود را جذب کنیم، به خارج از کشور می‌رود. در حقیقت، او را وادار می‌کنند که از ایران برود. ما در اینجا هیچ امکانی را برایشان فراهم نمی‌کنیم.

شریف در بخش پایانی این جلسه گفت: باید این سوال را بپرسیم که بچه‌ها را چگونه به مسیر درست هدایت کرده‌ایم. بهشان می‌گوئیم فقط درس بخوانید و تست بزنید اما مهارتی ندارند. اشاره شد که آن دانش‌آموز در هر شبانه‌روز فقط ۴ ساعت می‌خوابید. یعنی سخت‌کوشی می‌کرد. اکنون، تا چه اندازه بچه‌های ما سخت‌کوش هستند. برای دانش‌آموزان ما بعد از کنکور هیچ قله‌ای تعریف نمی‌شود و چون الگوی درستی پیش‌رویش قرار نگرفته، انگیزه‌ای ندارند.

کد خبر 5586997 زینب رازدشت تازکند

منبع: مهر

کلیدواژه: فرهنگسرای اندیشه مهاجرت مهاجرت معکوس معرفی کتاب تازه های نشر اربعین 1401 موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران یاسر احمدوند اربعین حسینی روسیه ترجمه کنار قدم های جابر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انقلاب اسلامی ایران سازمان اسناد و کتابخانه ملی سازمان تبلیغات اسلامی ادبیات داستانی دانشگاه علوم پزشکی سال ۱۳۸۰ بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۸۵۹۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

از اینجا رانده و از آنجا مانده

مهاجرت یکی از موضوعاتی است که در خانواده فرهنگ و سینما حواشی ایجاد کرده و باید گفت که بسیاری از آن‌ها به‌دلیل اینکه از محبوبیت و شهرت قبلیشان فاصله گرفته‌اند و به سختی می‌توانند در شغل پیشینشان مشغول به کار شوند یا به جایگاهی در همان رده دست یابند که این امر نتیجه‌ای جز پشیمانی برای آن‌ها ندارد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، «خودم بودم که به همه چیز پشت پا زدم، من سال‌ها مدیر یک پردیس سینمایی به نام چهارسو بودم که متعلق به بنیاد ۱۵ خرداد بود، من از طرف بنیاد دعوت به کار نشده بودم، اما به عنوان هنرمندی که کار مدیریت فرهنگی را می‌دانست مرا برای همکاری انتخاب کردند، همچنین دو سال متوالی رئیس کاخ جشنواره بین‌المللی فجر بودم و این چیزیست که نمی‌توانم انکارش کنم.» این بخشی از صحبت‌های اشکان خطیبی بازیگر سینما است که سال گذشته از ایران به ایتالیا مهاجرت کرد.

وی به تازگی در مصاحبه‌ای اظهار کرده است: «بسیاری از افراد معتقدند که هنرمندان و بازیگران به سادگی می‌توانند مهاجرت کنند در حالی که این‌طور نیست؛ واقعاً تا پای از دست دادن همه‌چیز رفتم؛ نزدیک به یک سال طول کشید تا با پادرمیانی مستقیم وزیر امور خارجه ایتالیا توانستم نجات پیدا کنم‌، هر روز که بیدار می‌شوم با مشکلات متعددی دست به گریبانم و در حال حاضر تحت درمان هستم، در کنار اینکه نمی‌توانم جسم و ذهنم را برای کار کردن آماده کنم باید در این فکر باشم که شغل دیگری در کنار کارم انتخاب کنم تا بتوانم هزینه‌های زندگی‌ام را تأمین کنم‌؛ به هر حال زندگی کردن در اروپا کار راحتی نیست. از کارهایی که در ایتالیا انجام می‌دهم رضایت ندارم و به کیفیت کارهایم در ایران نیست؛ این ارتقا مشخصاً اتفاق نیفتاده و بدتر هم شده، دلیل این اتفاق هم این است که نزدیک به شش سال است که به‌عنوان بازیگر روی صحنه نرفته نرفته‌ام»

خطیبی بیان کرده است «شرایط واقعاً سخت است، عمر بسیار کوتاه است و بهایی که من در این برهه از زندگی‌ام دادم بهای بسیار سنگینی بود که به قیمت از دست دادن خیلی چیزها تمام شد؛ من خانواده‌ام را از دست دادم، اصلاً دوست نداشتم وقتی انتخاب الآنم را در کفه ترازو با گذشته قرار می‌دهم آنچه در گذشته داشتم سنگین‌تر شود. ما باید یاد بگیریم به اشتباهمان اذعان کنیم هرچند این این اتفاق به روند اجتماعی مربوط می‌شد که من هم بخشی از آن بودم.»

خانه امنی که بر سر کاسبان خون مردم آوار شد

مهاجرت هنرمندان یکی از موضوعاتی است که در سال‌های اخیر در خانواده بزرگ فرهنگ و سینما ایران حواشی ایجاد کرده است؛ کشورهایی مانند ایتالیا، فرانسه، کانادا، دبی، هلند و آلمان مقصد اصلی بازیگرانی است که قصد مهاجرت از ایران را دارند اما باید گفت که بسیاری از آن‌ها به‌دلیل اینکه از محبوبیت و شهرت قبلیشان فاصله گرفته‌اند به سختی می‌توانند در شغل پیشینشان مشغول به کار شوند یا به جایگاهی در همان رده دست یابند.

یکی از واضح‌ترین مصادیق این امر را می‌توان لغو برگزاری تئاتر «خانه امن» در نیویورک بیان کرد؛ بیست‌ویکم اکتبر سال ۲۰۲۳( مهر ۱۴۰۲) قرار بود این نمایش در سالن تیلس سنتر نیویورک با بازی حمید فرخ‌نژاد، مهناز افشار، برزو اجمند و… به روی صحنه برود، اما طبق اخبار منتشر شده با خالی ماندن ۸۵ درصد از صندلی‌های صحنه، تیکت‌مستر که متولی فروش بلیت این برنامه بود، به دلیل کم بودن استقبال نمایش این نمایش خبر از لغو آن داد و اعلام کرد «این رویداد کنسل شده، لازم نیست شما کاری انجام دهید، خودمان پول شما را برمی‌گردانیم.»

روایتی از چهره‌های غمگین تورنتو!

یکی دیگر از این مصادیق، ارژنگ امیرفضلی بازیگر، کارگردان، تهیه کننده و صداپیشگی ایرانی بود که پیش‌تر در آثار مرضیه برومند، اخراجی‌ها و شام عروسی هنرنمایی کرده بود و تازگی به تورنتو کانادا مهاجرت کرده است؛ ویدئویی که این طنزپرداز ایرانی اخیراً از وضعیتش در تورنتو خبر می‌دهد مورد توجه کاربران در شبکه‌های اجتماعی قرار گرفته است؛ وی در این ویدئو به بررسی هزینه‌های زندگی و شرایط سخت زندگی‌اش در تورنتو می‌گوید: از صبح تا حوالی پنج و شش بعد از ظهر کار می‌کنم و ماهانه سه هزار دلار درآمد دارم؛ اگر بخواهم خانه‌ی دو خوابه ای اجاره کنم تمام ۳۰۰۰ دلار را برای اجاره‌ی آن باید بپردازم، یک خانه تک خوابه در مکان معمولی شهر ماهانه ۲۴۰۰ دلار اجاره دارد.

این بازیگر ادامه می‌دهد: نمی‌توانم در تورنتو خودرو شخصی داشته باشم و حمل و نقل عمومی ماهانه ۱۰۰ دلار از درآمدم را به خود اختصاص می‌دهد، همچنین با محاسبات دیگر و اظهاراتی که در مورد هزینه قبض‌ها، تفریحات حداقلی و خوراک انجام می‌دهد به مخاطبین می‌گوید که شرایط زندگی‌اش در تورنتو با دشواری‌های جدی همراه است.

امیرفضلی در پایان اذعان می‌کند: بسیاری از افرادی که مهاجرت می‌کنند چاره‌ای ندارند جز اینکه بگویند خیلی خوشبختند و اینجا همه امکانات در دسترس است اما خیابان‌های اینجا مانند ایران است، بعضی آدم‌ها چهره‌ی شادی دارند و بعضی دیگر غمگینند هرچند به نظر می‌رسد تعداد آدم‌های غمگین در خیابان‌های ایران بیشتر باشد اما اخیراً به خاطر افزایش سرسام‌آور قیمت‌ها در کانادا تعداد چهره‌های غمگین در خیابان‌های تورنتو هم بیشتر شده است.

از نقش‌آفرینی در مختار تا راننده آمبولانس در کانادا

از دیگر هنرمندان نام‌آشنایی که مهاجرت مهر پایانی به کارنامه حرفه‌ایشان در ایران بود می‌توان شبنم فرشادجو، ویشکا آسایش، فریبرز عرب‌نیا، لیلی رشیدی و پرستو صالحی را نام برد؛ شبنم فرشاد جو که پیش از این لوح تقدیر بهترین بازیگر زن در جشنواره فجر و تندیس بهترین کارگردانی را در پنجمین دوره جشنواره تئاتر بانوان دریافت کرده بود هم اکنون در تورنتو کانادا به برگزاری کلاس‌های بازیگری مشغول است.

ویشکا آسایش که خیلی‌ها از را با بازی درخشانش در سریال «امام علی (ع)» و نقش خانم دارابی در «ورود آقایان ممنوع» می‌شناختند هم اکنون در پاریس ویدئو هایی هنگام ورزش و کوهنوردی از خود منتشر می‌کند و به کار رو به روی دوربین علاقه‌ای نشان نمی‌دهد.

فریبرز عرب‌نیا بازیگر نقش مختار در سریال «مختار نامه» و بازیگر نقش شهید چمران در سینمایی «چ» در صفحه شخصی‌اش خود را با افتخار راننده بیماران در کانادا معرفی می‌کند؛ لیلی رشیدی هنرمند سینما و تلویزیون به برگزاری کلاس بازیگری برای کودکان در دبی می‌پردازد و پرستو صالحی در ویدئویی که از خود منتشر کرده به دلتنگی و ابراز علاقه به بازگشت به ایران می‌پردازد و می‌گوید که تنهایی و غربت دیگر برایش قابل تحمل نیست‌.

دیدن اتفاقاتی از این دست و شرایط سخت زندگی برای هنرمندانی که سال‌ها در ایران شریک خاطره‌های مردم و پازلی از پیکره‌ی فرهنگ ایرانی_اسلامی کشورمان بوده‌اند، اندوه بار است؛ به نظر می‌رسد برای شکوفایی درخت باطن هر هنرمندی هیچ خاکی همانند خاک کشورش نیست؛ به همین دلیل است که بهتر است هنرمندان در میهن خود به تولید و آفرینش آثار هنری دست بزنند و با افزایش بصیرت و بینش خود مرعوب و مجذوب وعده‌های پوشالی خارج‌نشینان نشوند.

همچنین می‌توان از مدیران فرهنگی تقاضا داشت که با انعکاس حقیقت مهاجرت هنرمندان سبب دامن زدن به این اشتباه جبران ناشدنی در حوزه‌ی فرهنگ نشوند و با تبیین تبلیغات مخرب و دروغ پردازی‌های رسانه‌ای معاندان از جناح‌گیری غیر اندیشه ورزانه و اقدامات لحظه‌ای و احساسی هنرمندان که ضربه‌ی سنگینی به خود ایشان و فرهنگ و سینمای کشور وارد می‌آید جلوگیری کنند چرا که بیان چنین مصادیق و آینده‌ای برای این افراد غیرقابل پیش‌بینی نبود و پیش از این نیز شاهد چنین مواردی بودیم، بازیگرانی که اتفاقات سیاسی را دستاویز کردند تا از کشور مهاجرت کنند و در نهایت موردی جز پیشمانی برای آن‌ها باقی نماند.

کد خبر 748608

دیگر خبرها

  • فوری؛ سهمیه ایران در لیگ نخبگان مشخص شد
  • رئیسی: گشت ارشاد مدیران در دستورکار وزیران باشد / خیزش دانشجویان و نخبگان غربی با اعمال خشونت خاموش نمی‌شود
  • شیرین سعیدی: از شنیده شدن خبر بازداشت خود شوکه شدم!
  • از اینجا رانده و از آنجا مانده
  • رسانه‌های بیگانه چگونه زنان را عامل رسیدن به اهداف خود می کنند؟
  • ببینید | ادعای عجیب معاون رئیسی درباره مهاجرت مردم از ایران
  • پشیمانم!
  • قرائت معکوس رسانه‌های غربی از اعتراضات اصیل دانشجویی
  • چرایی ایجاد دفتر «فراجا» در بنیاد ملی نخبگان/۲ بال علم و فتاوری «وعده صادق»
  • جمیله علم‌الهدی: از رسانه‌های غربی می‌خواهم که به ایران بیایند و وضعیت را ببینند